ستاره ها


D
نوشته شده توسط : سولماز
اي ستاره ها که بر فراز آسمان
با نگاه خود اشاره گر نشسته ايد
اي ستاره ها که از وراي ابرها
بر جهان نظاره گر نشسته ايد
آري اين منم که در دل سکوت شب
نامه هاي عاشقانه پاره مي کنم
اي ستاره ها اگر به من مدد کنيد
دامن از غمش پر از ستاره مي کنم
با دلي که بويي از وفا نبرده است
جور بيکرانه و بهانه خوشتر است
در کنار اين مصاحبان خودپسند
ناز و عشوه هاي زيرکانه خوشتراست
اي ستاره ها چه شد که در نگاه من
ديگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟
اي ستاره ها چه شد که بر لبان او
آخر آن نواي گرم عاشقانه مرد؟
جام باده سرنگون و بسترم تهي
سرنهاده ام به روي نامه هاي او
سرنهاده ام که در ميان اين سطور
جستجو کنم نشاني از وفاي او
اي ستاره ها مگر شما هم آگهيد
از دورويي و جفاي ساکنان خاک
کاينچنين به قلب آسمان نهان شديد
اي ستاره ها ستاره هاي خوب و پاک
من که پشت پا زدم به هرچه که هست و نيست
تا که کام او ز عشق خود روا کنم
لعنت خدا به من اگر به جز جفا
زين سپس به عاشقان با وفا کنم
اي ستاره ها که همچو قطره هاي اشک سربدار
سر به دامن سياه شب نهاده ايد
اي ستاره ها کز آن جهان جاودان
روزني به سوي اين جهان گشاده ايد
رفته است و مهرش از دلم نمي رود
اي ستاره ها چه شد که او مرا نخواست؟
اي ستاره ها ستاره ها ستاره ها
پس ديار عاشقان جاودان کجاست؟





:: بازدید از این مطلب : 74
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 2 فروردين 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: